محل تبلیغات شما
هنوز برای خودم هیچ مرزی پیدا نکردم الان دقیقا همین الان درست یا نادرست نمیدونمخوابم یا بیدار فقط انگشتهام تایپ میکنن اما با لرزی که از سرمای هوا تو جونم افتاده میفهمم بیدارم اما این پلک های لعنتی چی میگن که مدام برای خودشون هی میفتن پایین و من و به اوج تاریکی فرو می برن. اینجا فقط سکوت حکم فرماست . و گهگاه با صدای تلفن میز کناری از جام می جهم و چشمهای بسته ام باز میشه. خدا کنه که برسه اون روزهای خوب.

برای خدا کاری نداره

حال من خوب نیست اما تو باور نکن

حس و حال این روزا

فقط ,الان ,تو ,تلفن ,میز ,کناری ,گهگاه با ,و گهگاه ,فرماست و ,حکم فرماست ,با صدای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

باحال و ردیف گلبُن وفا «اشعارآئيني»